آرامش!

ساخت وبلاگ
کمی حرف زدن با صنوبر های ِ خیالی ِ  کنار رودهای ِ مصنوعی  ِ این شهر
کمی گوش دادن به درد دل و قار قار ِ قناری های سیاه  و ورم کرده ی این آبادی
مسافتی را قدم زدن ، با همزادی که در گرماگرم آفتاب تو را به دنبال خودش می کشد
لحظه ای را حبس کردن در سینه میان همهمه ی انسان های چهار چرخ
نه!  انگار این روزها هیچ حرف قشنگی آرامم نمی کند! شعر _ داستان...
ما را در سایت شعر _ داستان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3vahidmohseni5 بازدید : 144 تاريخ : شنبه 2 فروردين 1399 ساعت: 21:22